معجم أصول الفقه (کتاب)«معجم اصول الفقه» تالیف خالد رمضان حسن ، فرهنگ نامه اصول فقه حاوی اصطلاحات اصولی به شیوه علمای اهل سنت است. ۱ - ساختار کتابمولف معجم را بر اساس حروف ابجد تنظیم کرده و مهمترین واژگان اصولی را توضیح داده است. ۲ - گزارش محتوانویسنده در مقدمه کتاب به نحوه دسته بندی مباحث اصولی توسط علمای اهل سنت اشاره کرده که آشنایی اجمالی با این مباحث به جهت استفاده از معجم که با مبانی اهل سنت نگارش شده لازم است. اولین مطلبی که به آن پرداخته میشده است مبادی اولیه مشتمل بر تعریف علم اصول و تاریخ آن، طریق تالیف در علم اصول، غرض از مطالعه علم اصول و استمداد از علم اصول فقه. ۳ - مقدمه کتابابواب مقدمه نیز مشتمل بر مطالب ارزشمندی است که به طور خلاصه به آنها اشاره میشود: ۳.۱ - باب اول۱- مباحث حکم: مشتمل بر: الف- حکم شرعی که خود دارای دو قسم حکم تکلیفی ( واجب ، مندوب ، حرام ، مکروه ، مباح ، رخصت و عزیمت) و حکم وضعی (سبب، شرط، مانع، صحت و بطلان و فساد). [۱]
خالد رمضان حسن، معجم اصول الفقه، ص۵.
ب- حاکم کسی است که از او حکم شرعی صادر میشود که خداوند متعال است. ج- محکوم فیه، فعلی است که متعلق به خطاب شارع است. د- محکوم علیه، شخصی است که خطاب شارع به آن تعلق گرفته است. ۲- مباحث ادله: که شامل مباحث زیر است: الف- ادلهای که متفق علیه است ( قرآن کریم ، سنت مطهره، اجماع ، و قیاس ) ب- ادلهای که در آن اختلاف وجود دارد (قول صحابی، شرایع سابقه، استصحاب ، عرف، استحسان ، سد ذرایع، مصالح مرسله). [۲]
خالد رمضان حسن، معجم اصول الفقه، ص۶.
۳- راههای استنباط احکام شرعی : مشتمل بر مباحث: وضع لفظ برای معنا، لفظ به اعتبار استعمال آن در معنا، دلالت لفظ بر معنا و کیفیت دلالت لفظ بر معنا میباشد. ۴- مقاصد شرعی: شامل ضروریات، حجتها و تخمینیات. ۵ و ۶- مشتمل بر تعادل و تراجیح و اجتهاد و تقلید و فتوی. ۳.۲ - باب دوممناهج اصولیان الف- منهج متکلمین: در این روش مسائل اصولی را با دیده عقل نظری محض مورد مطالعه قرار میدهند و این روش به منهج شافعی نیز معروف است چراکه شافعی مؤسس این طریقه است. مهمترین تالیفات این روش رساله شافعی، مستصفی من علم الاصول ابوحامد غزالی است. ب- طریقه احناف: در این روش با استفاده از قواعد اصولی مسائل فقهی را با آن مقایسه میکنند. مهمترین تالیفات طریقه احناف اصول کرخی، اصول جصاص، اصول سرخسی و سایر کتب میباشد. ج- طریقه متاخرین: جمع بین دو مسلک متکلمین و احناف است و اهتمام آنها به تقریر قواعد اصولی بر فروع فقهی است و اهم تالیفات این مکتب بدیع النظام، جمع الجوامع و مانند آن است. ۳.۳ - باب سوماستمداد اصول فقه از علوم دیگر علم اصول علمی است که بیشتر از علم لغت، فقه و کلام بهره گرفته است. وجه استمداد از علم لغت آنست که تمامی ادله احکام از کتاب و سنت به زبان عربی است؛ البته لازم نیست انسان به طور کامل از این علم اطلاع داشته باشد بلکه اطلاع اجمالی کافی است. از آنجایی که اصول فقه ادله احکام شرعی است لذا شخص اصولی باید نسبت به فقه آشنایی لازم را داشته باشد. علت احتیاج علم اصول به کلام آنست که در علم اصول از حجت ، برهان و دلیل استفاده میشود که با آشنایی با علم کلام این مساله حل میشود؛ البته غور در مسائل کلامی لازم نیست فقط دانستن نحوه اقامه برهان و دلیل کافی است. ۳.۴ - باب چهارمغرض از مطالعه علم اصول و فایده آن: غرض از تدوین علم اصول فقه وصول به احکام شرعی عملی است و دراین باره فرقی میان فقه و اصول نیست مگر اینکه اصول مبین مناهج وصول و طرق استنباط و فقه تطبیق دادن این قواعد بر فروعات است. [۳]
خالد رمضان حسن، معجم اصول الفقه، ص۴.
۴ - وضعیت کتابآدرس منابع مورد استفاده در هر یک از عناوین در پاورقی ذکر شده است. فهرست منابع و مطالب نیز در انتهای اثر آمده است. ۵ - پانویس
۶ - منبعنرم افزار جامع اصول فقه، مرکز تحقیقات کامپیوتری علوم اسلامی. |